آیا میتوان با تعداد افراد کمتر، کار بیشتری انجام داد؟
در نگاه اول، ممکن است این ادعا که میتوان با تعداد افراد کمتر کار بیشتری انجام داد، غیرمنطقی به نظر برسد. اما واقعیت این است که با استفاده از استراتژیهای مناسب در برنامهریزی و زمانبندی، این هدف کاملاً قابل دستیابی است. این استراتژیها با پردازش هوشمندانهتر و کارآمدتر وظایف، زمان و منابع بیشتری را آزاد میکنند و در نهایت به افزایش بهرهوری منجر میشوند.
مدیریت حجم کارهای معوق، بهویژه در حوزه نگهداری و قابلیت اطمینان، بدون برنامهریزی دقیق تقریباً غیرممکن است. همانطور که گفته میشود:
کار خود را برنامه ریزی کنید و برنامه خود را اجرا کنید
رویکردی برای برنامهریزی و زمانبندی
برای دستیابی به یک برنامهریزی مؤثر، میتوان از رویکرد زیر استفاده کرد:
- درک محدوده خدمات
به عنوان ارائهدهنده یک خدمت، باید بهطور کامل محدوده وظایفی را که قرار است انجام دهید، مشخص کنید. این شفافیت به شما کمک میکند تا انتظارات را مدیریت کنید. - تشخیص نیاز مشتری یا ذینفع
مشتری یا ذینفع معمولاً به دنبال ارائه خدمات بهموقع و کارآمد است. درک دقیق این نیازها، گام مهمی در بهبود هماهنگی و رضایت طرف مقابل است. - برنامهریزی و تعیین زمان انجام کار
پس از درک محدوده خدمات، باید زمانی مناسب برای انجام وظایف مشخص کنید. این برنامهریزی، مبنای فرآیندهای بعدی خواهد بود. - ایجاد توافقنامه سطح خدمات (SLA)
بر اساس برنامهریزی انجامشده، میتوان یک توافقنامه سطح خدمات (Service Level Agreement یا SLA) تنظیم کرد. این توافقنامه بهطور رسمی زمانبندی و نحوه انجام وظایف را مشخص کرده و به مشتری/ذینفع ارائه میدهد.
نقش SLA در بهرهوری
با داشتن یک SLA واضح، میتوان وظایف را بر اساس منابع موجود برنامهریزی و زمانبندی کرد. اگر نیاز مشتری یا ذینفع به خدمات سریعتر منجر به فشار بر منابع موجود شود، SLA مشخص میکند که آیا نیاز به افزایش نیرو وجود دارد یا میتوان با بازنگری در استراتژیهای فعلی، بهرهوری را افزایش داد.
در این مرحله، قدرت واقعی برنامهریزی و زمانبندی آشکار میشود. استراتژیهای مؤثر میتوانند منابع موجود را بهینهسازی کرده و در بسیاری از موارد، نیاز به استخدام نیروی اضافی را کاهش دهند. این دستاورد نشاندهنده اهمیت مدیریت هوشمندانه منابع و زمان است.
هماهنگی و بهینهسازی فعالیتهای نگهداری
فعالیتهای نگهداری بهطور معمول در بازههای زمانی مشخص، نظیر هفتگی، هماهنگ میشوند. با توجه به میزان منابع در دسترس، میتوان این فعالیتها را به شیوهای کاربردیتر و مؤثرتر تنظیم کرد. یکی از بهترین روشها برای این کار، برگزاری جلسات برنامهریزی هفتگی است.
در این جلسات، فعالیتهای برنامهریزیشده بازبینی و زمانبندی میشوند. این فرآیند به شما امکان میدهد که:
زمان بیشتری برای هماهنگی بهتر فعالیتها بیابید.
مشکلات و نقصهایی را که باعث توقف کار یا کاهش بهرهوری میشوند، شناسایی و برطرف کنید.
با پردازش فعالیتهای نگهداری در قالب یک برنامهریزی مشخص و زمانبندیشده، میتوان به تعهدات SLA (توافقنامه سطح خدمات) عمل کرده و حجم کارهای عقبافتاده را بهتر مدیریت کرد.
چالشهای ناشی از درخواستهای اضافی یا تغییر مسیر
گاهی مشتریان یا ذینفعان با درخواستهای اضافی یا تغییر مسیر نیروی کار، میتوانند برنامهریزیهای شما را مختل کنند. در چنین شرایطی، داشتن یک رویکرد برنامهریزیشده و مستند به شناسایی مشکلات کمک میکند. با این روش، میتوان محل وقوع مشکلات را مشخص کرد و اقدامات اصلاحی را برای جلوگیری از تکرار رفتارهای نامناسب انجام داد.
مثال عملی: تأثیر برنامهریزی بر بهرهوری تیم
برای درک بهتر، بیایید عملکرد سه مکانیک را بررسی کنیم. این مکانیکها، علاوه بر وظایف اصلی خود، فعالیتهایی نظیر برنامهریزی، جمعآوری مواد، زمانبندی، مذاکره با ذینفعان، هماهنگی با سرپرستان و تکمیل وظایف را نیز بهصورت مستقل انجام میدهند.
با این شیوه کاری، بهرهوری آنها به حدود ۳۵ درصد کاهش یافته است. حال اگر سه تکنسین دیگر به تیم اضافه شوند و وظایف بهینهسازی و بین اعضا تقسیم شوند، بهرهوری کلی تیم به ۱۰۵ درصد افزایش مییابد. این تغییر نشاندهنده افزایش بهرهوری به میزان ۵ درصد برای هر فرد است، چرا که وظایف بهصورت دقیق برنامهریزی شده و فعالیتها بهموقع انجام میشوند.
نقش برنامهریز (Planner) در بهبود بهرهوری تیم
اگر یکی از تکنسینها به عنوان برنامهریز (Planner) منصوب شود، تغییرات قابلتوجهی در بهرهوری تیم رخ خواهد داد. وظیفه اصلی این برنامهریز، انجام تمامی فعالیتهای برنامهریزی و زمانبندی برای دو مکانیک دیگر است. این نقش تخصصی، به برنامهریز اجازه میدهد که با تمرکز بر جزئیات مرتبط با برنامهریزی و هماهنگی وظایف، از درگیری مستقیم مکانیکها در این امور جلوگیری کند.
مزایای تعیین برنامهریز
- تمرکز بیشتر مکانیکها بر وظایف اصلی
مکانیکها که متخصص انجام وظایف فنی و عملیاتی هستند، زمان بیشتری برای انجام وظایف اصلی خود به دست میآورند و از اتلاف وقت بر روی امور اداری و جزئیات برنامهریزی جلوگیری میشود. - افزایش بهرهوری فردی و تیمی
با سپردن برنامهریزی به یک کارشناس خبره (Subject Matter Expert یا SME)، کارها با دقت و هماهنگی بیشتری برنامهریزی میشوند. این امر باعث بهبود بهرهوری فردی مکانیکها و بهرهوری کلی تیم میشود. - هماهنگی بهتر و کاهش اختلالات
تخصصی شدن برنامهریزی و زمانبندی، به کاهش تداخل وظایف، رفع نواقص و هماهنگی مؤثرتر منجر میشود. این امر موجب میشود کارها با کارایی بیشتری پیش بروند و از ایجاد مشکلات ناشی از مدیریت ضعیف جلوگیری شود.
نقش برنامهریز در بهرهوری و مدیریت زمان
برنامهریز علاوه بر هماهنگی وظایف، گاهی وظیفه زمانبندی را نیز بر عهده میگیرد. این مسئولیت به او اجازه میدهد تا از ظرفیت کامل تکنسینها (۱۰۰٪) استفاده کند و بهرهوری تیم را تا ۲۰٪ افزایش دهد.
محاسبه بهرهوری تیم
در این ساختار:
هر تکنسین با بهرهوری ۵۵٪ فعالیت میکند.
با داشتن دو تکنسین، مجموع بهرهوری تیم به ۱۱۰٪ میرسد.
این تغییر به معنای افزایش بهرهوری به میزان ۵٪ است، تنها با تعهد به یک رویکرد کاملاً برنامهریزیشده و زمانبندیشده.
تحلیل بهرهوری برنامهریزیشده
بهرهوری حاصل از برنامهریزی و زمانبندی (۵۵٪) در مقایسه با بهرهوری بدون برنامهریزی (۳۵٪) نشاندهنده ۱.۵۷ برابر بهبود بهرهوری است.
حال اگر تیم شما شامل ۳۰ تکنسین باشد:
با در نظر گرفتن این عامل بهبود:
۳۰ تکنسین × ۱.۵۷ = معادل کار ۴۷ تکنسین
این ارقام نشاندهنده تأثیر قابلتوجه برنامهریزی و زمانبندی بر عملکرد کلی تیم است.
مدیریت حجم کارهای عقبافتاده
برای کاهش حجم کارهای معوق، باید به زمان ذخیرهشده در طول هفته نگاه کرد و آن را به برنامهریزی دقیق تخصیص داد. برگزاری جلسات زمانبندی هفتگی، نقشی کلیدی در این فرآیند دارد.
در این جلسات، موارد زیر مورد بررسی قرار میگیرند:
ارزیابی هفته گذشته:
کارهای انجامشده و کارهای باقیمانده مرور میشوند.
بررسی هفته جاری:
برنامه فعلی ارزیابی میشود.
برنامهریزی برای هفته آینده:
وظایف جدید برنامهریزی شده و اولویتها تعیین میشوند.
مزایای این استراتژی
کنترل کارهای باقیمانده:
انتقال وظایف ناقص به زمانهای آزاد برنامهریزیشده، مدیریت کارهای معوق را سادهتر میکند.پیشبینی زمانهای اوج کار:
این فرآیند به شناسایی زمانهای پرکار و نیاز احتمالی به اضافهکاری کمک میکند.حداکثرسازی بهرهوری:
استفاده مؤثر از زمان و منابع، به کاهش تأخیر و افزایش کارایی کلی منجر میشود
مدیریت کارهای واکنشی در نگهداری و قابلیت اطمینان
در حوزه نگهداری و قابلیت اطمینان، وجود کارهای واکنشی (Reactive Work) امری اجتنابناپذیر است. این ویژگی ذاتی این حوزه محسوب میشود و نباید به عنوان یک مشکل تلقی شود.
نکته مهم:
داشتن یک تیم اضطراری برای رسیدگی به وظایف فوری و غیرمنتظره میتواند فشار و نگرانیهای مرتبط با این گونه کارها را کاهش دهد. این تیم میتواند:
تماسهای فوری را مدیریت و اولویتبندی کند.
وظایف برنامهریزیشده و زمانبندیشده را بدون اختلال اجرا کند.
پاسخدهی سریع این تیم به وظایف فوریتی، به سازمان اجازه میدهد تا کارهای اضطراری را در چارچوب استراتژی کلی خود ادغام کند و با یک رویکرد برنامهریزیشده و زمانبندیشده، آنها را بهطور مؤثر مدیریت کند.
استفاده از مهارتها و تواناییهای فردی
مهارتها و تواناییهای شخصی شما، ابزارهای قدرتمندی برای مدیریت این چالشها هستند. با تکیه بر این توانمندیها:
شرایط را برای موفقیت خود آماده کنید.
از نقاط قوت خود در مدیریت بهتر کارها بهره ببرید.
اهمیت تحلیل دادهها در نگهداری
برای بررسی موفقیت استراتژیهای نگهداری و قابلیت اطمینان، استفاده از تحلیل دادهها ضروری است. این فرآیند شامل:
شناسایی نقاط قوت و ضعف: دادهها به شما نشان میدهند کدام بخش از برنامهها موفق بودهاند و کجا نیاز به بهبود دارند.
بهبود استراتژیها: با استفاده از اطلاعات حاصل از تحلیل، میتوانید برنامههای خود را بهینه کرده و به اهداف بلندمدت نزدیکتر شوید.
مقایسه نتایج: تطبیق عملکرد واقعی با اهداف برنامهریزیشده، امکان اصلاح مسیر و دستیابی به موفقیت پایدار را فراهم میکند.
اهمیت تحلیلها در ارزیابی عملکرد
تحلیلها (Analytics) ابزاری اساسی برای مرور عملکرد و ارزیابی دستیابی به اهداف برنامه هستند. این تحلیلها به شما کمک میکنند تا با استفاده از معیارهای مشخص، وضعیت دستیابی به زمانبندی برنامهریزیشده را در مقابل کارهای فوری و غیرمنتظره مقایسه کرده و نقاط ضعف را شناسایی کنید.
تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs)
برای حمایت از موفقیت برنامه و افزایش شفافیت برای حامیان اجرایی (Executive Sponsors)، لازم است شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) مؤثر و قابل اجرا تعیین شوند. این شاخصها باید:
قابل اندازهگیری باشند و اطلاعات دقیقی درباره وضعیت عملکرد ارائه دهند.
تضمین کنند که برنامه شما در مسیر رشد و پیشرفت قرار دارد.
نقش تحلیلها و مهندسان قابلیت اطمینان
مهندسان قابلیت اطمینان و نیروی کار مرتبط، میتوانند با استفاده از تحلیلها و بررسی دقیق KPIها:
فرآیندهایی برای حذف نقصها (Defect Elimination) ایجاد کنند.
کارهای واکنشی را که اغلب منجر به افزایش حجم کارهای عقبافتاده میشوند، کاهش دهند.
این فرآیند باعث میشود تیمها بر پیشگیری از مشکلات تمرکز کرده و بهرهوری کلی را افزایش دهند.
کاهش کارهای عقبافتاده با رویکرد "آتش به آتش"
رویکردی که میتوان آن را "آتش به آتش" نامید، فرصتی واقعی برای کاهش کارهای عقبافتاده فراهم میکند. در این رویکرد:
منابع و فرآیندهای تحلیلی که برای شناسایی مشکلات استفاده میشوند، برای مدیریت و حل آنها نیز به کار گرفته میشوند.
این تطابق بین شناسایی و حل مشکلات، به کاهش کارهای معوق و افزایش کارایی منجر میشود.
نتیجهگیری
شناسایی دقیق و مستمر شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) و استفاده هوشمندانه از تحلیلها، به شما امکان میدهد برنامههای خود را بهتر مدیریت کنید و کارهای پیشبینینشده را به حداقل برسانید. این رویکرد نه تنها باعث بهبود عملکرد کلی میشود، بلکه توانایی شما در پیشگیری از نقصها و کاهش کارهای عقبافتاده را نیز افزایش میدهد.
Powered by Froala Editor
برای ثبت نظر ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید