نقش رهبران و مدیران در پیاده سازی مدیریت دارایی
با توجه به اهمیت روزافزون مدیریت داراییهای فیزیکی به عنوان یک حوزه راهبردی در سازمانهای صنعتی، چگونه میتوان مدیران ارشد را متقاعد کرد که استانداردسازی بر اساس چارچوب ISO 55000 ضروری است؟ چه مزایا و دستاوردهای کلانی از پیادهسازی این استاندارد برای بهبود عملکرد مالی، کاهش ریسکها، و افزایش پایداری سازمانها به دست خواهد آمد، و چگونه میتوان توجه مدیران را به اهمیت مدیریت داراییها به عنوان یک عنصر کلیدی در استراتژی بلندمدت جلب کرد؟
سلام
هر سازمان استراتژی ها و اهداف خاص خود رو دنبال میکنه و بایستی مسئله مدیریت دارایی فیزیکی رو با استراتژی ها و اهداف سازمان گره زد.
برای مثال در یکی از پروژه هایی که بنده برای پیاده سازی ERP در صنعت پتروشیمی حضور داشتم، بحث بهای تمام شده محصول مهم ترین موضوع برای مدیریت ارشد بود. در این حالت کاهش هزینه های تعمیرات، اورهال، خرید قطعات و خدمات و … و حتی هزینه های پیمانکار (از طریق کاهش و بهینه سازی تعداد نفرات پیمانکار در سایت -تعداد نفرات پیمانکار بیش از ۱۰۰۰ نفر بود) می تونست برای مدیران ارشد اونجا بسیار جذاب باشه.
و یا در یک شرکت تولیدی گسسته که همون ERP رو پیاده سازی کردیم مسئله بهینه ترین پروسه تولید با قرار دادن ماشین های مناسب و نفرات مناسب و …، برنامه ریزی جامع تولید، تامین قطعه با کمترین هزینه و نگهداشت ماشین آلات با کمترین هزینه موضوعی بود که مدیران سازمان به جمع بندی و همفکری رسیدیم.
به این ترتیب تونستیم در کنار بخش نگهداری و تعمیرات، بخش های تولید و زنجیره تامین سیستم ERP (که تامین کننده این دو بخش محسوب میشه) رو در سازمان بهینه سازی و پیاده سازی کنیم.
در انتهای کار وقتی کاهش هزینه ها و افزایش تولید رو مدیریت مشاهده کرد استحکام سیستم خیلی بیشتر از قبل شد.
البته تفکر سیستمی مدیران ارشد خیلی به ساده شدن مسیر کمک خواهد کرد.
همچنین بنظر من پیاده سازی مدیریت دارایی فیزیکی بدون سیستم بی معناست و با ارایه چند سند نمیتوان سازمان ها رو دگرگون کرد.
بایستی اصول و استانداردها رو در پیاده سازی یک سیستم قوی بکار برد و از تجربه استفاده کرد تا روح مدیریت دارایی فیزیکی در سازمان جاری شود.
با سلام
چه چالش هایی در سازمان شما وجود دارد که مدیریت دارایی می تواند به حل این چالش ها کمک کند.؟ در واقع به دلیل عدم استقرار مدیریت دارایی در سازمان، در حال حاضر با چه مشکلاتی مواجه هستید.
چه سازمان های تا به حال به سمت استقرار مدیریت دارایی رفته اند؟
استانداردها و تاریخچه استانداردهای این حوزه چه مواردی هستند.
آیا بخشنامه و دستورالعمل های دولتی در این زمینه وجود دارد؟
وقتی با مدیران عالی سازمان صحبت میکنید یا باید با زبان پول صحبت کنید و یا ارایه ی راه حل جهت رفع چالش و مشکلات جاری و یا پاسخ به الزامات قانونی در غیر این صورت با انجام صحبت های کلی در رابطه با سیستم مدیریت دارایی و ضرورت ها و فواید به تنهایی راه به جایی نخواهد برد.
سلام چند نکته در اینجا مهم است :
برای اینکه مدیران ارشد را به پیادهسازی استاندارد ISO 55000 در مدیریت داراییها ترغیب کنیم، باید روی مزایای ملموس آن تمرکز کنیم:
بهبود وضعیت مالی: این استاندارد به سازمان کمک میکند تا مدیریت داراییها را بهینه کند، هزینههای عملیاتی را کاهش دهد و از خرابیهای پرهزینه و ناگهانی جلوگیری کند. نتیجهاش افزایش بازده و کاهش هزینههاست.
کاهش ریسکها: با این استاندارد، سازمان میتواند ریسکهای عملیاتی و ایمنی را بهتر شناسایی و مدیریت کند. این به کاهش مشکلات و هزینههای مالی و قانونی کمک میکند.
افزایش بهرهوری و پایداری: ISO 55000 باعث میشود داراییها به شکلی بهینهتر مدیریت شوند، که به بهبود عملکرد و استفاده پایدارتر از منابع میانجامد.
همسویی با استراتژی بلندمدت: مدیریت داراییها نباید فقط یک بخش فنی دیده شود، بلکه بخشی از استراتژی کلی سازمان است که به بهبود بلندمدت عملکرد و موفقیت کمک میکند.
کاهش هزینههای کلی: این استاندارد باعث کاهش هزینههای مربوط به داراییها در طول عمرشان میشود، از خرید تا نگهداری و خروج از چرخه کار.
در نهایت، اگر با مدیران درباره نتایج موفقیتآمیز دیگر شرکتها و تاثیرات مثبت آن صحبت کنیم، آنها بهتر متوجه خواهند شد که این استاندارد یک سرمایهگذاری بلندمدت هوشمندانه است.
برای ارسال پاسخ باید وارد حساب کاربری خود شوید.