
چالش هفته - در شرایط کاهش نیروی انسانی، آیا "نگهداری اضطراری" (Run to Failure) میتواند یک استراتژی موقت و قابل دفاع باشد؟
در شرایط کاهش نیروی انسانی، آیا "نگهداری اضطراری" (Run to Failure) میتواند یک استراتژی موقت و قابل دفاع باشد؟
بسیاری از تیمهای نگهداری و تعمیرات در دورههایی با چالش کاهش منابع انسانی مواجه میشوند. در چنین شرایطی، ممکن است امکان اجرای کامل برنامههای نگهداری پیشگیرانه (PM) یا مبتنی بر وضعیت (PdM) وجود نداشته باشد.
در این موقعیت، برخی سازمانها تصمیم میگیرند بخشی از تجهیزات را بهصورت هدفمند بدون انجام نگهداری تا زمان خرابی کامل (Run to Failure) رها کنند.
این تصمیم میتواند:
- بار کاری تیم را کاهش دهد،
- تمرکز منابع بر تجهیزات بحرانی را ممکن کند،
- و در کوتاهمدت به پایداری عملیاتی کمک کند.
- اما در مقابل، ممکن است:
- منجر به خرابیهای ناگهانی و پرهزینه شود،
- موجب افزایش Downtime و کاهش قابلیت اطمینان کلی گردد،
- یا حتی به اعتبار واحد نگهداری آسیب بزند.
نظر شما چیست؟
آیا شما یا سازمانتان تجربهای در این زمینه داشتهاید؟ اگر تصمیمگیرنده باشید، در چنین شرایطی چه رویکردی را انتخاب میکنید؟
منتظر نظرات، تحلیلها و تجربههای ارزشمند شما هستیم.
با سلام و احترام
نکات بسیار مفیدی همکاران ارائه کردند یک نکته اینکه غیر از اولویت بندی تجهیزات شما بهتر است عملکرد تعمیرات پیشگیرانه را مورد بررسی و PMهای موثرتر را فقط انجام دهید در واقع یک pm optimization براساس شرایط خودتان انجام دهید
به نظر من اولا استراتژی های تعدیل منابع انسانی باید بر اساس اندازه گیری دقیق حاصل از داده های مدیریت کار و فعالیت ها صورت گیرد. تلاش مستمر برای افزایش اثربخشی منابع انسانی کارآمد و فعال و استفاده از سیستمهای پاداش مبتنی بر نتایج و شاخص های کلیدی عملکرد بوده و در هر زمانی نسبت به حذف نیروهای ناکارآمد اقدام نمود. ثالثا نیاز مستمر به استفاده از تکنیکهای مهندسی ارزش و ریسک و انجام محاسبات هزینه / فایده برای تجهیزات کلیدی و پر ریسک باید در برنامه های جاری بخش نگهداری و تعمیرات قرار گیرد. نرم افزارهای شناسایی و ردیابی، مدیریت کار duty management و نگهداری مبتنی بر ارزش و ریسک عالین بعنوان بخشی از سیستم جامع مدیریت دارایی عالین میتواند در عرصه پر ریسک کنونی صنعت مفید فایده باشد
با سلام و احترام
اگرشرکت یا سازمانی مجبور به کاهش نیروی تعمیراتی بشود، می بایست اولویت بندی تجهیزات بر اساس شاخص های بحرانی تجهیزات را از نو انجام دهد و در صورت عدم توانایی نیروهای تعمیراتی-به لحاظ صرف زمان و انرژی- جهت نگهداری و تعمیرات تمامی تجهیزات ، استراتژی "نگهداری اضطراری" (Run to Failur) را برای تجهیزات با Criticality پایین انتخاب نماید.
در شرایطی که الزام به کاهش نیروی کاری وجود داشته باشه و مجبور به کاهش استراتژی های PM و PdM باشیم بهتر است این کاهش رو در تجهیزات با درجه اهمیت کمتر برای سازمان انجام بدیم و اگر قراره استراتژیمون برای تجهیزات، Run To Failure بشه، برای آنهایی که اهمیت کمتری برای سازمان دارن این استراتژی رو در پیش بگیریم. چرا که عدم پایش و نگهداشت تجهیزات مهم سازمان، مجددا فضای کاری رو به سمت فضای کاری Reactive و واکنشی پیش خواهد برد و خود این موضوع، افزایش نیاز به نیروی کار رو در پی خواهد داشت که با هدف اولیه در تناقضه
درخصوص انتخاب استراتژی (Run to Failure) بیشترسازمانها دچاراشتباه می شوند، واستراتژی های پرهزینه را انتخاب می کنند، درصورتی که بایستی بتوان تجهیزات را بگونه ای شناسایی کردکه ؛ازهمان ابتدای کاردرخصوص تجهیزات مناسب استراتژی (Run to Failure) را اختیارکرد. مثال واضح آن درخودرواست ! برای تسمه دیناب استراتژی (Run to Failure) وبرای تسمه تایم ، کنتور بیس بهترین استراتژی است.
برای ارسال پاسخ باید وارد حساب کاربری خود شوید.