






چالش هفته - در شرایط کاهش نیروی انسانی، آیا "نگهداری اضطراری" (Run to Failure) میتواند یک استراتژی موقت و قابل دفاع باشد؟
در شرایط کاهش نیروی انسانی، آیا "نگهداری اضطراری" (Run to Failure) میتواند یک استراتژی موقت و قابل دفاع باشد؟
بسیاری از تیمهای نگهداری و تعمیرات در دورههایی با چالش کاهش منابع انسانی مواجه میشوند. در چنین شرایطی، ممکن است امکان اجرای کامل برنامههای نگهداری پیشگیرانه (PM) یا مبتنی بر وضعیت (PdM) وجود نداشته باشد.
در این موقعیت، برخی سازمانها تصمیم میگیرند بخشی از تجهیزات را بهصورت هدفمند بدون انجام نگهداری تا زمان خرابی کامل (Run to Failure) رها کنند.
این تصمیم میتواند:
- بار کاری تیم را کاهش دهد،
- تمرکز منابع بر تجهیزات بحرانی را ممکن کند،
- و در کوتاهمدت به پایداری عملیاتی کمک کند.
- اما در مقابل، ممکن است:
- منجر به خرابیهای ناگهانی و پرهزینه شود،
- موجب افزایش Downtime و کاهش قابلیت اطمینان کلی گردد،
- یا حتی به اعتبار واحد نگهداری آسیب بزند.
نظر شما چیست؟
آیا شما یا سازمانتان تجربهای در این زمینه داشتهاید؟ اگر تصمیمگیرنده باشید، در چنین شرایطی چه رویکردی را انتخاب میکنید؟
منتظر نظرات، تحلیلها و تجربههای ارزشمند شما هستیم.
نقش رهبران و مدیران در پیاده سازی مدیریت دارایی
با توجه به اهمیت روزافزون مدیریت داراییهای فیزیکی به عنوان یک حوزه راهبردی در سازمانهای صنعتی، چگونه میتوان مدیران ارشد را متقاعد کرد که استانداردسازی بر اساس چارچوب ISO 55000 ضروری است؟ چه مزایا و دستاوردهای کلانی از پیادهسازی این استاندارد برای بهبود عملکرد مالی، کاهش ریسکها، و افزایش پایداری سازمانها به دست خواهد آمد، و چگونه میتوان توجه مدیران را به اهمیت مدیریت داراییها به عنوان یک عنصر کلیدی در استراتژی بلندمدت جلب کرد؟
استقرار استاندارد 55000
برای استقرار این استاندارد و ایجاد یک درک سازمانی متناسب با فرهنگ هر سازمان ، چه نقشه راهی پیشنهاد میکنید؟
منابع مناسبی هم اگر سراغ دارید لطفا بفرمایید




